نتایج جستجوی عبارت «هادی رنجبر محمد بناکار حمید آبدارنده محمد خیزاب حسین فتاحی عباسعلی راغب گردان کمیل» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید اصغر امید آباده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
در سال 1340 وقتی‌که چهره‌پاک و معصومش در میان خانواده شکفت، خانه را از عطر وجودش پر نمود. در بخش آباده طشک از توابع نی‌ریز در آغوش گرم خانواده ایام کودکی را سپری و درس دینداری و دیگر دوستی را فراگرفت. در کنار همسالان خود راهی مدرسه ابتدائی هجرت روستای طشک شد و خاطره شاگرد بسیار موفق و عالی بودن را در کلاسهای آن مدرسه، به یادگار گذاشت. دیو سیاه تنگدستی به سراغش آمد و اورا از ادامه...
شهدای کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
راهیان کربلا یاد شما و جان ما هست با خون شما روشن چراغ انقلاب می دهد عالم به افکار شما اینک جواب راهیان کربلا یاد شما و جان ما این شما بودید تا رخشنده شد اسلام ما سرخی خون شما رخشان نموده نام ما راهیان کربلا یاد شما و جان ما بین دو فیض آبادی جانانه را با افتخار در ره اهداف قرآن خونشان همچون بهار راهیان کربلا یاد شما و جان ما داده مختاری به ما درس...
زندگینامه جانباز اکبر رضائی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اکبر رضائی فرزند محمد هاشم، در تاریخ اول بهمن ماه سال 1342 در روستای کوشکک از توابع آباده طشک از شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و با ایمان چشم به جهان گشود. وی دوران خردسالی را پشت سر گذاشت و دوران پنج ساله ابتدایی را در مدرسه ابتدایی ارشد کوشکک به پایان رساند.‌ برای کمک به امرار معاش خانواده ترک تحصیل نمود. وی همچنان با سختی‌های زندگی دست و پنجه نرم می‌کرد تا اینکه زمان خدمت سربازی‌اش فرا...
زندگینامه جانباز علیرضا عابدی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی رضا عابدی در تاریخ 1/4/1342 در خانواده‌ای مذهبی و عاشق اهل بیت علیهم السلام در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود‌. از همان ابتدای کودکی به خواست دایی و همچنین به علت خوابی که مادرشان دیده بودند، فرزند نورسیده را علی‌رضا نامیدند‌. وی پس از گذراندن دوران خردسالی و کودکی، در سن 7سالگی مدتی در دبستان فرهنگ اسلامی و مدتی نیز دبستان فرهمندی دوره ابتدایی را گذراند‌. پس از دوران ابتدایی در مدرسه راهنمایی ولی عصر(عج) ثبت...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید اکبر بیگی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید اکبر بیگی نژاد »
گذشتگان ما از حنظله فقط نامی شنیده بودند و قصه گذشتن از تازه عروس و... اما خدا خواست که ما در عصر امام خمینی(ره) حنظله‌ها را به چشم خود ببنیم و از این پس داستان آنها را با باور بخوانیم. از این قبیله، علی‌اکبر بیگی‌نژاد را که در اردبیهشت سال 1343 در خانواده‌ای مذهبی و متدین، در روستای مشکان بدنیا آمد، می‌توانیم برای فرزندانمان الگو معرفی کنیم. او که تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید علی اکبر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
علی‌اکبر، از سلاله لاله‌های سرخ سرزمین دلاور خیز ایران اسلامی بود که به دنبال برادر در خون نشسته خود «علی‌اصغر» سر در راه خدا نهاد و بی‌صبرانه مسیر تعالی را طی کرد. وی در تاریخ ۱۳۴۴/۶/۱ در روستای مشکان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد و آداب مسلمان زیستن را در دامان پاک مادر و آغوش مهربان پدر فراگرفت. شش‌ساله بود که روانه دبستان ابتدایی شهید آیت مشکان شد و دوره پنج‌ساله ابتدائی را با موفقیت پشت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
حدیث لاله‌ای است که دل دریایی داشت و از آتش فراق سینه‌ای سوزان. در پی وصل بود و در سر هوای رفتن داشت. فرهنگ، ۱۳۴۶/۱۰/۱۵ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. در کودکی چابک بود و زرنگ. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی شهرستان نی‌ریز گذراند. برای ادامه تحصیل به هنرستان شهید باهنر رفت و با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علیجان شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليجان شيخعلي »
بسم الله الرحمن الرحیم من علیجان شیخعلی، فرزند محمد، متولد 1345؛ این چند کلمه را به عنوان وصیتنامه می‌نویسم: چند کلمه درباره آخرت برای شما عزیزان می‌نویسم، موقعی که انسان می‌میرد و در جهان آخرت به سوی پروردگار خود می‌شتابد، در جهان آخرت نتیجه اعمال خوب و بد خود را می‌بیند، انسان اگر نیکوکار در این جهان بوده باشد، خوش و خوشحال و با خیال راحت وارد صف‌های نیکوکاران می‌شود و اگر کار بد کرده باشد از همان وقتی...
پاسخ فرمانده دسته
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در اواخر جنگ، بعد از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران، بعثیون عراق به جاده اهواز- خرمشهر حمله‌ور شدند. یکی از برادران گردان خطاب به آقای علی زردشت ‌فرماندهی دسته کرده و می‌پرسد: عراقیها دارند می‌آیند! چکار کنیم؟ ایشان هم در پاسخ جواب می‌دهد: مرد حسابی در این موقعیت فرمانده لشکرش هم توی قضیه گیر می‌کند‌، حالا از من سئوال می کنی چکار کنیم‌؟!  ...
به یاد شهیدان سرخ روی شهرستان نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
شهیدان سرخ روی و سرفراز رسیدند بر لقاءالله و اکنون بــرای فـتـح و پـیـروزی اســــلام‌ وضو بگرفته ازخون در نمازند به خلوتگاه در راز و نیازند دعـا گـویند و در سـوز وگــدازند ((( بدنها قطعه قطعه پاره پاره یکی قامت چوسرو ایستاده یکی دستش بــدامـان وصـال است جوار رحمت حق آرمیده یکی از تیر دشمن پافتاده یکی مــحو جما ل ذوالجلال است ((( همه گلگون کفن خونین پرو بال همه لب تشنه درخون گشته غلطان اگر جسم حسین روی زمین بــــود همه...